به نظر میرسد موضوع تولید محصولات دیجیتالی و حمایت از صنایع High Tech جزو سیاستهای دولت اما اجرایی کردن این سیاست منوط به شرایطی است که به اذعان کارشناسان در حال حاضر این شرایط فراهم نیست. ورود به عرصه تولید در حوزههای مهمی همچون سختافزار را از کجا باید شروع کرد؟
موضوع تولید در زمینه تجهیزات تکنولوژی،کامپیوتری و شبکه مقوله سادهای نیست چراکه صرف نظر از داشتن پیشزمینههای لازم برای شروع این کار، حضور در بازار جهانی و منطقهای به راحتی ممکن نیست. در مقطع کنونی ما برای ورود به رقابت با بازارهای منطقهای و جهانی امکانات لازم را در اختیار نداریم. یکی از الزامات داشتن چنین قابلیتهایی وجود اقتصاد باز و قابل رقابت است. برای بازار داخلی ما که دارای اقتصادی محدود است چنین کاری امکانپذیر نیست.
از سویی دیگر کالاهای استراتژیک در حوزه سخت افزار مانند تولید اتومبیل نیست که در یک بازار بسته قابل رقابت باشد چراکه اصولا این توان در کشور ما مهیا نیست.
حتی اگر امکان تولید فراهم باشد سرعت تغییرات تکنولوژی در دنیا چنان بالا است که ما امکان کم کردن فاصله رقابتمان با بازارهای جهانی را پیدا نمی کنیم. شاید بتوانیم 30 سال با تولید پیکان و پراید یا پژو بازار داخل را بسته نگه داریم اما در حوزه سختافزار چنین چیزی ممکن نیست. البته در تولید ابزاری همچون کیس و برد و ماوس میتوانیم تولیداتی داشته باشیم اما در حوزه تکنولوژیهای برتر همچون لپتاپ و سایر موارد هایتک به دلیل اینکه قدرت رقابتی وجود ندارد و هیچ بازار رقابتی هم نداریم؛ اگر در آن ورود پیدا کنیم عملا با مشکل مواجه میشویم و در کوتاهمدت جوابگو نیست.
بنابراین به عقیده شما ورود به حوزه سختافزار برای تولید در حال حاضر گزینه ناممکن است؟
اگرچه اقتصاددان نیستیم اما میدانیم در چه حوزهها و صنایعی به خودکفایی رسیدهایم و در کدام حوزهها میتوانیم با بازارهای دیگر رقابت کنیم و اینکه نسبت به دیگران در چه حوزههایی تمایز داریم. از جمله حوزههایی که نیاز شدید به نیروی انسانی و جوان دارد و ما هم قادر به تامین آن هستیم، حوزه نرمافزار است. اما تا زمانی که در حوزه سختافزار نتوانیم توانمندی و زیرساختهای لازم را فراهم کنیم نباید در این حوزه ورود پیدا کنیم. این حوزه بازار بزرگی را شامل میشود و ما نیز به میزان کافی نیروی جوان، مستعد و متخصص داریم؛ مهمترین ابزار مورد نیاز و موضوع اصلی در این حوزه مغز و تفکر خلاق است که آن را یک نیروی انسانی تولید میکند. بنابراین اگر شرایط کار در این حوزه فراهم باشد و دولتها این اجازه را بدهند که وضعیت اقتصادی از حالت بسته به اقتصاد باز و رقابتی برگردد شرایط و زیربنای لازم نیز فراهم میشود.
در شرایطی که دولت قادر به فراهم آوردن زیرساخت لازم نباشد توجه به سوی بخش خصوصی و سرمایهگذار خارجی معطوف میشود، به نظر شما سرمایهگذاری در حوزه سختافزار در ایران دارای جذابیت هست؟
در ابتدا باید دید بازار ایران تا چه اندازه گنجایش تولید را دارد. در صورتی که دولت قادر به ورود نیست تا چه اندازه بخش خصوصی قادر است این زمینهها را فراهم کند و از سوی دیگر تا چه اندازه قوانین این اجازه را به بخش خصوصی میدهد که بتواند برنامههایش را در این زمینه پیش ببرد.
چه تعداد شرکت خصوصی فعال و هرچند کوچک نرمافزاری و سختافزاری در کشور در حال فعالیتند؟
آمار دقیقی نمیتوان از شرکتهای نرمافزاری و سختافزاری در حال فعالیت داد به این دلیل که فعالان این حوزه چندان در قید و بند اخذ مجوز از مجراهای قانونی همچون شورای عالی انفورماتیک یا سازمان نظام صنفی رایانهای نیستند بنابراین تخمین غیرمستند این است که شرکتهایی که در چنین وضعیتی درحال کارند، باید زیاد باشد. این درحالی است که همین شرکتهای کوچک بخش زیادی از نیروی کار موجود را نیز به کار گرفتهاند. بنابراین با استقبال مناسبی که در چنین حوزههایی مواجهیم بهتر است که درهای اقتصاد باز و امکان سرمایهگذاری در این بازار فراهم شود. همچنین شرایط حضور در بازارهای منطقهای و استفاده از تسهیلات فراهم شود. کار در حوزه سختافزار و حوزه شبکه بسیار پیچیده است و ما در این نوع از تکنولوژی بهدلیل تغییرات پیدرپی با مشکل ارتقا و به روز شدن مواجه هستیم.
ممکن است ساخت مودم ایدیاسال کار سادهای باشد و بتوانیم آن را به سطح انبوه برسانیم اما تکنولوژی شبکه در حال تغییر است که بعد از یک مقطعی دیگر توان رقابت نخواهیم داشت. بنابراین بهتر است در مرحله اول با اجازه دادن برای ورود کالاهای وارداتی و با توجه به نیاز داخل از برندهای شناخته شده این کار صورت بگیرد و نیز اجازه سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ داده شود. البته به طور طبیعی کشورها نیز برای ورود به ایران و سرمایهگذاری نیاز به شناخت بازار داخلی ما دارند و بدون این اطلاعات پایه و با ریسک سرمایهگذاری بالا وارد کشور ما نخواهند شد.
اما دولت با افزایش تعرفههای واردات همواره تلاش میکند از تولیدات داخلی حمایت کند. آیا این سیاست برای توسعه بنگاههای تولیدکننده سختافزارهای دیجیتالی در ایران راهگشاست؟
با ارزیابیهایی که در کشور داریم ما به این نتیجه رسیدهایم که ریسک تولید در کشور بالاست بنابراین لزوما نیاز نیست که در همه زمینهها وارد تولید شویم بلکه در برخی حوزهها با سرمایهگذاری خارجی زمینه فعالیتهای صادراتی را فراهم آوریم و پس از مدتی که اعتبار لازم را بهدست آوردیم رقابت مناسب و سالمتر را فراهم بیاوریم. بنابراین با وجود چشمانداز موجود شانسی برای تولید وجود ندارد و تا برطرف شدن مشکلات سرمایهگذاری خارجی و سایر موارد زیرساخت نمیتوانیم در این حوزه فعالیت کنیم.
چه الگویی برای ایجاد اکوسیستم تولید مناسب در داخل پیشنهاد میکنید مثلا مدل چین آیا قابل الگوبرداری در داخل هست؟
مقایسه کشورهایی مثل چین با کشور ما موضوعی متفاوت است. چین یک جمعیت یک میلیارد و نیمی دارد و تمامی کالاهایی که در این کشور ساخته میشود با یک بازار بزرگ داخلی مواجه است. آنها همچنین توانستند با استفاده از نیروی کار فراوان و ارزانشان و بازاریابی گسترده زمینه رقابت خودشان را در سطح جهانی فراهم کنند. متاسفانه مدیریت کار برای کم کردن هزینهها از جمله مواردی است که هیچگاه در ایران رعایت نمیشود. هرچند که به صورت مطلق نمیتوان ادعا کرد که ما در هیچ یک از تولیدات داخلی موفق نبودهایم. تجربه نشان داده که ما در زمینههای پتروشیمی و مواد بهداشتی تولیداتی داشتهایم اما در زمینه صنایع ICT تاکنون از تکنولوژیهای چینی سود بردهایم و در این زمینه زیر صفر هستیم. بنابراین در این مرحله باید خود را آماده تغییر کرده و سعی کنیم آنچه که مانع بهبود شرایط و رشد میشود را کنار بزنیم و خودمان را به نقطه صفر برسانیم و بعد از آن شروع به رشد کنیم.
در همین زمینه برداشته شدن موانعی همچون قوانین دست و پاگیر تا چه اندازه راهگشاست؟
قوانین موجود را میتوان به چند بخش تقسیم کرد. یکسری از قوانین مزاحمند و به همین دلیل یک آییننامهای در زمینه بهبود و توسعه کسبوکار داریم که با کل اقتصاد کشور عجین شده است. این قانون میگوید برخی از قوانین مزاحم مانع از رشد و توسعه و بهبود شرایط اقتصادی هستند، بنابراین لازم است که آنها را حذف کنیم. برخی دیگر از قوانین هستند که نه مزاحمند و نه به درد بخور و عملا بلااستفاده باقی ماندهاند؛ بنابراین ما با اصلاح برخی قوانین و حذف برخی دیگر میتوانیم به بهبود شرایط و توسعه کسبوکار کمک کنیم. البته بدون شک در بسیاری از زمینهها به قوانین جدی نیازمندیم. با همه این اوصاف باید در نظر داشت که بهبود روند موجود در کوتاهمدت اتفاق نخواهد افتاد.
چه ارزیابی واقعی میتوان از آینده داشت؟
می توان پیشبینی کرد که ما در حوزه تکنولوژی پایین قادر به تولید هستیم اما در تکنولوژیهای برتر مانند موبایل که در چند سال گذشته آن را آزمایش کردیم، نشان دادیم به دلیل سرعت بالای تغییرات تکنولوژی قادر به رسیدن به این سرعت نیستیم. همین موضوع درباره لپتاپ و نوتبوک هم صادق است. بنابراین برای رسیدن به سرعت جهانی در این عرصه باید بسیاری از قوانین مزاحم را حذف کنیم تا بتوانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم.