03/09/1403  
 
۱۳۹۳/۰۸/۲۵ ۱۶:۱۴
طبقه بندی:
  • اخبار سازمان
  • صنفی
چچ
IT و صنعت اندر خَم کوچه شرکت‌های دانش‌بنیان

IT و صنعت اندر خَم کوچه شرکت‌های دانش‌بنیان

خوشبختانه در کشور ما همزمان با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید، تأمل جدی‌تری در تغییر نگرش در روش افزایش تولید ناخالص ملی صورت گرفت و دولتمردان ما به این نتیجه رسیدند که لازمه توسعه پایدار در کشور، پرداختن به محصولات و خدمات دانش‌محور است که یا خود به افزایش ثروت ملی به‌طور مستقیم کمک کنند و یا با ایجاد زمینه‌های فنی و نوآورانه لازم برای افزایش بهره‌وری در سایر محصولات و خدمات چرخه معیوب تولید و خدمت سنتی را تغییر ماهیت داده و منجر به ایجاد رویکردی فناورانه در عرصه تولید شوند.

  این حرکت مهم که در حقیقت با ایجاد سازوکار برای واقعیت بخشی به قانون مصوب سال 1389 و بالتبع آن آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت از شرکت‌ها و موسسات دانش‌بنیان مصوب 1391 آغاز شده است و اهتمام مسئولین به آن شایسته تقدیر و تشکر است، با پرداختن به بحث تجاری سازی ایده‌ها و اختراعات و کمک در راستای سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر سعی دارد زمینه را با مناسب سازی بستر اینگونه فعالیت‌ها فراهم سازد تا پیشرفت سریعی در این راستا به مدد نیرو جوان تحصیل کرده و خلاق کشور فراهم آید. کمک‌هایی چون دادن تسهیلات بانکی با بهره کم و ناشی از منابع صندوق توسعه نوآوری و شکوفایی، معافیت‌های مالیاتی و ایجاد پوشش‌های بیمه‌ای مواردی هستند که در قانون و آیین‌نامه مربوطه از آنها یاد شده و به‌تدریج با همت کارگروه مستقر در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و وزارت علوم تحقیقات و فناوری و سایر ذینفعان همچون شورای عالی انفورماتیک و نیز همکاری دانشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری کشور در حال ارائه هستند، اما در این بین دو غفلت بزرگ دیده می‌شود.

دو غفلت بزرگی که اگر به آنها توجه نشود هدف مقدسی که کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت‌های دانش‌بنیان برای تحقق آن در حال تلاش است را تنها به ژستی زیبا و اما پوچ برای تصمیم بزرگ تبدیل خواهد کرد. اولین غفلت ناشی از تضاد مفهومی بین ماده 1 قانون مصوب 1389 مجلس و ماده 2 آیین‌نامه اجرایی مصوب سال 1391 هیئت وزیران است که در اولی حداقل مفهوم اقتصاد دانش‌بنیان در تعریف شرکت‌های دانش‌بنیان ذکرشده است، اما در آیین‌نامه اجرایی دانش‌بنیان بودن تنها معطوف به گسترش و کاربرد اختراعات و فناوری‌های برتر و High tech شده است که در این حالت مفهوم اقتصاد دانش‌محور به معنای به‌کارگیری دانش در رویه‌های اقتصادی برای رقابت‌پذیر کردن آنها کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و در نتیجه یکی از اثرات بزرگ این آیین‌نامه در اقتصاد ایران به فراموشی سپرده می‌شود و آن اثر انگیزه سازی برای واحدهای خدماتی و تولیدی فعال فعلی در صنعت کشور است که به رویه سابق و بدور از سازوکارهای دانشی در حال فعالیت هستند و در این اوضاع نه چندان به سامان اقتصادی در حال گذران هستند. این گروه از واحدها به‌دلیل دغدغه‌های فکری و مالی موجود انگیزه خوبی برای بها دادن به روی آوردن به تولید و ارائه خدمات مبتنی بر راهکارهای جدید و نوین ندارند و واحدهای تحقیق و توسعه آنها دلیلی برای درانداختن طرح‌های نو برای افزایش کیفیت محصولات، کاهش هزینه تولید و رقابتی کردن محصول نمی‌بینند و البته به دلیل ریسک پرداختن به این امور نیز ترجیح می‌دهند از منابع فعلی خود در راستای تولید و ارائه خدمت با شرایط فعلی بهره ببرند که استمرار این روش درآینده‌ای نه چندان دور، موجب هدررفتن سرمایه‌های موجود فعلی بخش صنعت و عقب ماندن از بازارهای رقابتی که در آنها تولید مبتنی بر بهره‌وری حرف اول را می‌زند، خواهد شد و شاهد  خواهیم بود بلایی که بر سر صنایع بزرگی چون نساجی و خودروسازی ما آمده است، در سایر صنایع به ظاهر رونق دار امروز تکرار شود.

سئوال اینست چرا در آیین‌نامه شرکت‌های دانش‌بنیان ورود صنایع فعلی به رویه‌های منطبق بر دانش روز در زمینه فعالیت خود و رونق بخشی به واحدهای تحقیق و توسعه آنها و در نتیجه ایجاد اقتصاد دانش‌محور دیده نشده است؟  به‌عبارت بهتر دگردیسی دانش‌بنیان شدن تنها در ارائه یک محصول جدید بر روی مرزهای دانش دیده شده و نه تغییر رویه تولید یک محصول و یا خدمت از سنتی به رویه جدید و دانشی. به‌عبارت دیگر دانش بنیان از دید آیین‌نامه یعنی تولید محصول مبتنی بر دانش در حوزه‌های خاصی که در لیست مربوطه در سایت کارگروه دانش‌بنیان قابل دریافت است و نه تولید و عرضه دانش محور محصولات و خدمات! و سئوال اینست قرار است برای اینکه جنگلی سرسبز داشته باشیم جنگل فعلی مان را هرچند بد در آتش بی‌توجهی بسوزانیم و بعد بر روی خاکستر آن جنگل جدیدی بسازیم؟ مثل این می‌ماند که بگوییم فلان محصول پرکاربرد اما بی‌کیفیت کشورمان که کیفیت پایین و قیمت بالای آن ناشی از استفاده از رویه‌ای سنتی و قدیمی تولید و عرضه است کماکان بی‌کیفیت و پرهزینه تولید شود، اما ما می‌خواهیم محصولات جدیدی در مرزهای دانش ابداع و اختراع کنیم! چرا آیین‌نامه به گونه‌ای است که از صدر تا ذیل آنرا که بخوانی به این نتیجه می‌رسی که باید برای بهره‌برداری از حمایت دولت شرکت جدیدی حتی اگر شده به صورت صوری ثبت نمایی و کار جدیدی برای یک محصول با فناوری برتر را آغاز کنی وگرنه تطبیق پیدا کردن با شرایط بهره‌برداری از کمک‌های این آیین‌نامه در صنایع در حال کار فعلی و فرایند ارزیابی آنها با مواردی چون کسب 50 درصد درآمد سال‌های قبل از فروش کالاها و خدمات دانش‌بنیان طبق اظهارنامه مالیاتی و یا تطبیق با لیست محصولات برای محصولات ضروری در حال تولید به شیوه‌های سنتی اینقدر مشکل است که باید قید آنرا زد.

آیا بهتر نبود این آیین‌نامه به گونه‌ای می‌بود که مدیران بخش صنعت ما علاقه‌مند به ورود به عرصه‌های دانشی در تولید محصولات و ارائه خدمات فعلی خود شوند؟ و آیا نباید در حالی که رتبه رقابت‌پذیری ایران در بین 144 کشور در جایگاه 83 است و عمده صنایع ما از دهه 40 تاکنون در حال فعالیت هستند رویه‌های دانش‌بنیان برای نوسازی و بهسازی چرخ‌های فرسوده صنعتی ما بکار گرفته شوند؟ آیا اگر انگیزه کافی به این صنایع هر چند بزرگ و یا کوچک داده شود به مدد تجربه مدیریتی آنها و وجود زیرساخت‌های فعال موجود در حیطه مدیریتی آنها و وجود سازمان کاری، تجاری‌سازی محصولات دانش‌بنیان و افزایش میزان سرمایه‌گذاری و اشتغال به کار نیروی متخصص در این زمینه بیشتر نبود و سریع‌تر اثر پرداختن به دانش در زندگی مردم بهره‌بردار از این خدمات و تولیدات خودش را نشان نمی‌داد؟ آیا اگر حتی هدف تنها تولید محصولات High Tech در شرکت‌های دانش‌بنیان باشد اینکار با دادن صرف تسهیلات، معافیت مالیاتی و بیمه ریسک آنها قابل انجام است و نیازی به سازوکار و سازمان و تجربه مدیریتی و شناخت حوزه و نیاز مربوطه نیست؟ چیزهایی که در واحدهای صنعتی فعلی ما وجود دارد و در این آیین‌نامه برای استفاده از این پتانسیل‌ها ابزار کافی قرار نگرفته است. نادیده انگاشتن ظرفیت‌های فعلی به نفع نه مدیران بخش خصوصی است و نه علاقه‌مندان به بالا بردن ثروت ملی کشور و پایین آوردن هزینه‌های تولید. به‌نظر می‌رسد این آیین‌نامه باید به گونه‌ای می‌بود که بخش عمده آن معطوف به راه‌اندازی بخش‌های تحقیق و توسعه در صنایع در حال کار فعلی باشد و شاخص‌هایی در آن مطرح می‌شد که نشان‌دهنده میزان پیشرفت صنایع در حال کار فعلی ما در پرداختن به تولید و عرضه خدمات به روش‌های نوین و جدید مبتنی بر دانش باشد و بر مبنای بالارفتن میزان این شاخص‌ها حمایت‌های دولت از صنعت مربوطه نیز افزایش می‌یافت در این صورت می‌توان امیدوار بود فاصله میان آموزش‌های اکادمیک در کشور ما و فن بکارگرفته شده در صنایع ما پر شود و پیوند میان دانشگاه و صنعت ایجاد شود و اختراعات و ابداعات جوانان ما جنبه تجاری سازی پیدا کند و از سوی دیگر محصولات بزرگ صنعتی ما چون خودرو که مزین بنام ایران هستند کیفیتی پیدا کنند که دیگر نقل مجالس مزاح نباشند. البته شاید مهم‌ترین مشکل این آیین‌نامه در بند دال ماده 1 فصل اول-تعاریف آن باشد که در آنجا باید به‌جای «فعالیت‌های مرتبط با عرضه محصول و یاخدمت جدید مبتنی بر ایده ها یا فناوری‌های جدید» عبارت «فعالیت‌های مرتبط با عرضه محصول و یاخدمت جدید و یا بهبود محصول و خدمت فعلی و تغییر رویه‌ها و روش‌های تولید و عرضه خدمات فعلی مبتنی بر ایده‌ها یا فناوری‌های جدید» در نظر گرفته می‌شد  و در همین راستا نیز شاکله آیین‌نامه شکل می‌گرفت و به بهسازی صنایع و خدمات فعلی در راستای دانش ارزش داده می‌شد.     

اما غفلت دوم... 
به‌عنوان یک متخصص فناوری اطلاعات اگر اهداف آیین‌نامه را بخوانید، از هدف مقدس آن مشعوف می‌شوید به‌خصوص زمانی که در ماده 1 قانون مربوطه دیدگاه قانونگذار را به نیاز به نرم‌افزار برای رسیدن به محصولات دانش‌بنیان مشاهده می‌کنید، ولی زمانی‌که کمی در بندهای آیین‌نامه مربوطه تأمل بیشتری نمایید متوجه خواهید شد در توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان جایگاه فناوری اطلاعات به‌عنوان یک کاتالیزور اثربخش در ایجاد محصولات و خدمات نوین با رویکرد دانش محور نه تنها دیده نشده است، بلکه خود توسعه فناوری اطلاعات باید برای بهره‌مندی از فواید این آیین‌نامه در صف ایجاد محصول و خدمتی جدید و ابداعی از لیست کالاها و خدمات مورد نظر کارگروه قرار گیرد. گویی قرارست فناوری اطلاعات به‌عنوان پارادایم عصر حاضر نیازمند نوآوری‌های بیشتری باشد و البته از دیدگاه این آیین‌نامه سایر اختراعات و ابداعات و محصولات و خدمات جدید و تجاری‌سازی آنها از بستری غیراز فناوری اطلاعات می‌توانند بهره‌مند شود و انگار کاتالیزور دیگری برای رسیدن به این مقصود برای آنها وجود دارد! با نگاهی دقیق‌تر به آیین‌نامه می‌توان دریافت فناوری اطلاعات در این آیین‌نامه به‌عنوان بستر فعالیت‌های دانش‌بنیان دیده نشده است! مثلاً در تبصره 1 ماده 2 اذعان شده فعالیت‌های نرم‌افزاری عادی تحت پوشش این آیین‌نامه نیستند و یا در لیست محصولات تحت پوشش این آیین‌نامه در حوزه فناوری اطلاعات با لیستی مواجه می‌شوید که هرچند عناوین بسیار جذابی دارد و همگی جزو حوزه‌های برتر فناوری اطلاعات محسوب می‌شوند، اما جایگاه بسترسازی برای رسیدن به اقتصاد دانش‌بنیان و یا تحقق رسیدن به محصولات با فناوری‌های برتر را موجب نمی‌شوند، زیرا نخست آنکه در تمامی کشورهای دنیا IT به‌عنوان بستر اقتصاد دانش‌بنیان نقش مهمی در ایجاد بهره‌وری و زمینه‌سازی بروز خلاقیت دارد و گردش چرخ‌های صنعت در حوزه تولید، سازوکار، نیروی انسانی، بازاریابی و تولید و بکارگیری دانش با فناوری اطلاعات روان و راحت در حال چرخش است. اصولاً اگر شما بخواهید محصولی در زمینه‌ای خاص و بخصوص High Tech تولید کنید، برای برنامه‌ریزی تولید آن، تحقیق و توسعه آن، سازوکار اداری آن، تولید صنعتی آن، برندسازی و فروش آن و به طورکلی همه زمینه‌های آن باید از فناوری اطلاعات با تمامی ابزارهایش یعنی نرم‌افزار و سخت‌افزار و شبکه بهره‌مند شوید و الا صرف داشتن ایده و احتمالا تولید تنها یک نمونه محصول کار دیگری پیش نخواهید برد.
بنابراین شما نیازمند فراهم بودن بستر فناوری اطلاعات هستید. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم با وجود فرصت‌هایی که برای پرداختن به فناوری اطلاعات (در قالب سال‌های «اصلاح الگوی مصرف»،«همت و کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی»و غیره که همگی به‌نوعی به پرداختن به فناوری اطلاعات مرتبط بوده‌اند و البته با نپرداختن به فناوری اطلاعات به این اهداف جفا کرده‌ایم،) داشته‌ایم توفیقاتمان باوجود حمایت‌های زبانی مسئولین سابق و البته بعضی مسئولین فعلی در این حوزه چندان زیاد نبوده و دولت و بخش خصوصی هر دو از عدم بهینگی ناشی از عدم بکارگیری درست و موثر فناوری اطلاعات در حال رنجند و نمونه‌های بارز آن بروکراسی زیاد، اتلاف فراوان انرژی، هزینه‌های بالای تولید، نیروی کار نه چندان موفق، عدم توفیق در برندسازی در بازارهای جهانی، کیفیت پایین محصولات و عدم شفافیت اقتصادی و البته امکان فسادآفرینی است و حال سئوال اینست چرا زمانی که می‌دانیم بخش عمده‌ای از مشکلات کشور ما در رسیدن به اقتصاد دانش‌بنیان که به نوعی هدف این قانون است ناشی از ضعف ما در بهره‌برداری درست و مناسب از فناوری اطلاعات در رویه‌های جاری است، برای تقویت زیرساخت محقق شدن تولیدات دانش‌بنیان تقویت رویه‌های فناوری اطلاعات را ندیده‌ایم؟ چرا در حالی‌که در بخش دولتی ما هنوز دارای نرم‌افزارهای منسجمی برای فعالیت‌های حکومت‌داری خود نیست و هنوز به سازمان‌های الکترونیک در قالب دولت الکترونیک نرسیده‌ایم و هر ازگاهی تنها شاهد بیان آرزو و حرکت‌های غیرمنسجم در مدیران دولتی بدون سرمایه‌گذاری کافی هستیم و در بخش صنعت هم هنوز نیازمند تولید محصولات بومی نرم‌افزاری برای مدیریت منابع تولید، نیروی انسانی، فروش، پشتیبانی فروش و غیره هستیم، تسهیلاتی چون معافیت‌های مالیاتی و تسهیلات بانکی و غیره برای تقویت زیرساخت‌های فناوری اطلاعات در تحقق شرکت‌های دانش‌بنیان دیده نشده است؟
عملاً هنوز نیازهای با ارزش متوسط در جامعه ما نتوانسته به‌دلیل عدم رشد کافی صنعت فناوری اطلاعات در کشور پاسخ داده شود و آن وقت علاقه‌مند به ورود به عرصه‌های فناوری بالا در حوزه‌های مختلف و حتی فناوری اطلاعات هستیم و می‌خواهیم مثلاً در بحث کنسول‌های بازی با غول‌های با تجربه‌ای مثل سونی و یا مایکروسافت تنه به تنه بشویم. (البته ناگفته نماند نگارنده این سطور گاهی آرزو می‌کند کاش نیمی از زمانی که مسئولین ما در دولت و مجلس و قوه قضائیه صرف جنجال‌های ناشی از استفاده از فناوری اطلاعات و بررسی طرح‌های نحوه از جلوگیری از مفسده‌های بخش‌های از فناوری اطلاعات می‌نمودند (که اغلب هم متاسفانه به‌جای فرهنگ‌سازی و پرداختن به تولید محتوا و در دست گرفتن ابتکار عمل در این حوزه نجر به محدودیت در بهره‌برداری از خدمات فناوری اطلاعات می‌شود) صرف برنامه‌ریزی و گسترش آن می‌کردند!). نباید فراموش کنیم صرف تعریف و راه‌اندازی پروژه‌های بزرگ ملی بدون فراهم ساختن بستر آنها نمی‌توان نتیجه آفرینی کرد! کاری که در پروژه تحول اقتصادی دولت قبل نیز اتفاق افتاد و قرار بود 9 حوزه بزرگ اقتصادی مثل بانک‌ها، گمرک، مالیات، یارانه‌ها و غیره دچار تحولات عظیمی شود و البته بر خلاف دلسوزی کارشناسان و تذکر به کمک گیری مناسب از فناوری اطلاعات در جهت تحقق اهداف تعریف شده، اینکار صورت نگرفت و اکنون نه تنها بخش عمده‌ای از اهداف محقق نشده، بلکه بجز مستمری ماهیانه یارانه‌ای یادمان خاصی از آن شعارها باقی نمانده و آن هم چند روز یکبار بحث می‌شود که آیا می‌توانیم دهک‌های درآمدی را شناسایی کنیم و یا خیر که البته به‌دلیل ضعف در فناوری اطلاعاتمان چندان مطمئن نیستیم! اکنون نیز کارگروه پرتلاش شرکت‌های دانش‌بنیان زیر نظر معاونت ریاست محترم جمهور باید توجه داشته باشند بدون تقویت زیرساخت‌های فناوری اطلاعات در کشور تحقق واقعی اهداف که افزایش تولید ناخالص ملی بر اساس اقتصاد دانش‌بنیان است ممکن نیست و چندسال بعد مشابه همین سطوری که در خصوص طرح تحول اقتصادی نوشته شد برای طرح شرکت‌های دانش‌بنیان نیز نوشته می‌شود. مطمئناً مسئولین باید متوجه باشند صرف آمار بالای متقاضیان برای ایجاد یک شرکت دانش‌بنیان و ثبت آنها موجب رسیدن به اهداف و استدلال آنها به دست یافتن به نتایج مدنظر نخواهد شد و شرکت‌هایی که ایجاد می‌شوند نیازمند سازمان و سازوکار و بازاریابی و غیره هستند که با همین محصولات فناوری اطلاعات معمولی و غیرHigh tech باید پوشش داده شوند و بنابراین باید در کنار کمک به روی آوردن به محصولات و البته رویه‌های دانش‌بنیان، به تقویت شرکت‌های فناوری اطلاعات به‌عنوان بستر این حرکت بها داد.
با توجه به موارد بیان شده به‌طور مشخص انتظار می‌رود کارگروه محترم ارزیابی و تشخیص شرکت‌های دانش‌بنیان در خصوص دو مورد زیر عنایت ویژه‌ای داشته و سیاست‌های جدیدی را مصوب کند:
1- نحوه حمایت از صنایع فعلی با محصولات و خدمات جاری که علاقه‌مند به تغییر رویه‌های سنتی به رویه‌های مبتنی بر دانش هستند و می‌خواهند در جهت اقتصاد بنیان حرکت کنند
2- نحوه حمایت از صنعت جاری فناوری اطلاعات کشور به‌عنوان بستر محقق‌کننده تحقیق، تولید، توسعه، فروش و برندسازی شرکت‌های دانش‌بنیان در قالب این آیین‌نامه 
توجه داشته باشید در هیچ‌کدام از دو مورد فوق هدف محصول با فناوری دانش بالا نیست، بلکه رویه‌ها و زمینه‌سازی برای رویه‌ها مد نظر است و حرکت کلی به سمت اقتصاد دانش‌بنیان هدف قرار گرفته است.
 
حمید صالحی فیروزآبادی
عضو شورای مرکزی سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور
 
منبع:
آدرس کوتاه شده: