این روزها شاهد آن هستیم که جناب جهانگرد، هر روز پست و مقامیبهتر از دیروز بدست آورده و از پلههای ترقی یکی پس از دیگری بالا رفته و امیدواریم به زودی در قله موفقیت قرار گیرد.
گرچه در آن جایگاه، دیدگان ما از زیارت ایشان بیش از پیش محروم خواهد بود؛ ولی از آنجا که ما خوشیم به خوشی ایشان، چنین آرزویی میکنیم.
اینجانب چون قصد تبریک گفتن برای هریک از مقامات و مسوولیتهای ایشان را داشتم، چندی بود که به شمارش آنها مشغول شده بودم. ولی از آنجا که حساب از دستم رفت، از گروهی از دوستان که در شمارش و حساب و کتاب دقیق بودند خواهش کردم که کمک کنند. که البته آنها نیز به عدد دقیقی دست نیافتند؛ فقط اعلام نمودند که هزینه درج آگهی تبریک برای مقامات اکتسابی ایشان، بیش از درآمد یکسال شرکتهای کامپیوتری است. همچنین افزودند که اگر ایشان روزی تصمیم بگیرد که از نصف مقامات و مسوولیتهای خود کنار رفته و افرادی دیگری را جایگزین کند، مشکل بیکاری کشور تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. البته هستند افرادی که این همه مقام و مسوولیت را برای یک فرد شایسته نمیدانند و معتقدند که هر مسوولیت و مقام ایشان یلی پر توان میطلبد و چگونه ایشان زیر بار این همه مسوولیت میتواند کمر راست کند؟ در پاسخ این نقد باید گفت که اولا این یک موضوع خصوصی است و نباید دیگران آن را مورد سوال قرار دهند. ثانیا اینها از توان ایشان اطلاع ندارند و نکاتی دیگر نیز از نظر این بزرگان -که نظرشان بخاطر استفاده از پهنای باند موجود به تنگی گراییده- از قلم افتاده است که هدف این نوشتار، بیشتر توجیه این عزیزان مخالف است. اینجانب ازاین همکاران محترم و رسانههای عزیز سوال میکنم مگر ما در وزنه برداری افرادی نداشته ایم که سنگین ترین وزنهها را در سطح جهانی بلند کرده اند و هیچ آسیبی به کمر آنها نرسیده است و همگی برای انجام چنین کاری آنان را تشویق نموده و افتخار کرده اید؟ پس چگونه است که وقتی فردی در فاوا چنین قصدی دارد، مورد انتقاد قرار میگیرد؟ شاید هنوز به وجه تشابه آی تی و وزنه برداری پی نبرده و آنها رابی ربط دانسته و بعنوان شاهد مدعای خود به عدم رابطه آقای گودرزی و آقای شقایقی اشاره میفرمایید که باید عرض کنم چنین نیست؛ زیرا هم مردان شاغل در آی تی و هم مردان وزنه بردار حتما باید قادر باشند که برنامهها و وزنههای خود را با باندی تنگ پیش برده و از زمین بلند کنند. پس در حساس ترین موضوعات وجه اشتراک دارند. از آن گذشته، مگر شما منتقدین همیشه شعار کوچک شدن دولت را سر نداده اید؟ آیا بهتر از این امکان پذیر است که وزارتخانه ای با وزیر و یک فرد دیگر، بدون نیاز به بخشهای دیگر چه دولتی و چه خصوصی، اداره شود؟ آیا کوچک تر از این در هیچ جای دنیا سراغ دارید؟ چرا حالا که با تدبیر، امید کوچک شدن دولت در دلها زنده شده، شما ساز مخالف میزنید؟ بجای آنکه وزارتخانههای دیگر را نیز تشویق کنید تا جرات کنند با چنین تدبیر امیدوار کننده ای به کوچک سازی دولت اقدام کنند، نغمه مخالف میخوانید؟ بنظر این حقیر در راستای سیاست کوچک سازی دولت که مورد تایید متخصصان و خبرگان و بزرگان است، بهتر است پیشنهاد دهید که سازمان جهانگردی و وزارت راه نیز در این وزارتخانه ادغام شود؛ چرا که جهانگرد محبوب ما، حداقل پنجاه سال جهانگرد بوده و چه کسی شایسته تر از ایشان برای مدیریت سازمان جهانگردی. وزارت راه هم که جاده سازی و پل سازی و سایر کارهای ارتباطی را در شرح وظایف خود دارد، میتواند با ادغام در وزارت فاوا و سپردن کارها به جناب جهانگرد، مطمئن شود که رسالتش نه تنها برای ایرانگردی و بلکه در سطح جهانگردی نیز بنحو احسن انجام خواهد شد. فایده دیگر این تدبیر امیدوار کننده جناب وزیر، مبارزه با بروکراسی موجود در سازمانهای دولتی است که چون ریسمانی محکم و نامرئی بر دست و پای مردم و مسوولان پیچیده و با نهایت قدرت از پیشرفت آنان ممانعت میکند. در اثبات این مدعا از شما میخواهم لحظه ای چشمان خود را ببندید و به این موضوع فکر کنید که مثلا: اقای جهانگرد مخابرات به آقای جهانگرد تنظیم مقررات نامه مینویسد که: تعرفهها را بالا ببر؛ چون اوضاع و احوال میزون نیست و سود سرشار ما کمیتا قسمتی در خطر است. آقای جهانگرد تنظیم مقررات جواب میدهد: این حرفها یعنی چه؟ ما در راستای منافع مردم اجازه نمیدهیم که شما تعرفهها را بالا ببرید و ما به منافع مردم فکر میکنیم. آقای جهانگرد مخابرات: بابا دست بردار. اگه بفکر مردم بودید که اینجوری خصوصی سازی نمیکردید. اگه به فکر مردم بودید تا حالا پهنای باند را از این وضعیت افتضاح نجات میدادید. آقای جهانگرد تنظیم مقررات: شما میتوانستید بجای آنکه هر ساله فقط منتظر تقسیم سود بمانید و آن را تا ریال آخر بین خود تقسیم کنید، کمیهم بفکر مخابرات بوده و در راستای توسعه آن سرمایه گذاری میکردید که حالا با این وضعیت روبه رو نشوید. آقای جهانگرد مخابرات: مگه ما تنها خوردیم؟ مگه دولت سهم نداشته؟ آقای حهانگرد تنظیم مخابرات:اگر ما برداشت کردیم حق مان بوده؛ چون شصت ساله که مخابراتی بوده و هستیم و تخصص اینکار را داریم. آقای جهانگرد مخابرات: ولمون کن بابا، کدوم تخصص؟الان که دست ماست میبینیم که چه دسته گلهایی به آب دادید. بعدشم من که ریز میبینم تون. اصلا مگه میشه شصت سال اونجا باشید؟ نکنه قبل از بدنیا اومدن متخصص مخابرات بودید؟ آقای جهانگرد تنظیم مقررات: ببین هر چقدر هم بی تجربه باشیم، مخابراتی بودیم و از دانشگاه اومدیم. سرهنگ نبودیم که از پادگان بیاییم. اقای جهانگرد مخابرات: مگه سرهنگ و پادگان چشونه؟ اگه ما نبودیم الان شما هم نبودید که انقدر برای ما قیافه بگیرید و خالی در کنید. آقای جهانگرد تنظیم مقررات: ببین! درست حرف بزن. کاری نکن بدم رگلاتوری سیم تون رو قطع کنه. آقای جهانگرد مخابرات: سیم ما را گنده تر از شما هم نمیتونن قطع کنند. نزدیکش بیایید برق میگیردتون. اقای جهانگرد تنظیم مقررات: همه را برق میگیره ما را چراغ موشی. اون دوره ای که سیم تون برق داشت دیگه گذشته. اونقدر ازش آمپر کشیدید که دیگه فیوز پروندید. آقای جهانگرد مخابرات: ما بلدیم فیوز را بذاریم سر جاش. حالا شما بیا ببین برق میگیردت یا نه؟ اقای جهانگرد تنظیم مقررات با ناراحتی: دیگه دارید خیلی پررو میشید یادتون باشه که ما چند ملیون رای مردم را داریم. آقای جهانگرد مخابرات درحالی که از ترس بدنش میلرزه، ساکت میشه و به جهانگرد تنظیم مقررات پیام میده که: ما نوکرتیم؛ هر چی تو بگی. بعد آقای جهانگرد در خلوت خود مشکلات را حل و فصل نموده و به طرفین دعوا ابلاغ میکند و همه صداها به یکباره بریده شده و مشکل حل میشود. حال تصور کنید اگر هر کدام از این قسمتها مسوولی مستقل داشت و هر کدام حرف و نظری متفاوت داشتند و سازی مخالف میزدند، چگونه این مشکل میتوانست برای همه دست اندرکاران ایجاد دردسر کند، چه آنان که با تنگنای باند مانع پیشرفت کشور شده اند و چه آنان که در راستای پیشبرد اهداف کشور، با آن همه پول و امتیاز ،کاری موثر انجام نداده اند. اصلا فکرش را بکنید که در سیستم قدیم، هر مکاتبه چند بار ارجاع میخورد؟ چه مسیر طولانی را طی میکرد، چه عمری ازهمه تلف میشد و چه بروکراسی وحشتناکی بود. ولی با این تدبیر امیدوار کننده، پدر بروکراسی درآمد. به هر حال یک ایراد کوچک منتقدان را نباید از نظر دور داشت که همان تنگی بیش از حد پهنای باند است که اخیرا هم شایعاتی از قول متخصصان ژاپنی بر سر زبانها انداخته اند که ایشان پهنای باند ما را اندازه گرفته و اعلام کرده اند که: «سرعت حلزون قطع نخاع شده همراه با سه بار سکته مغزی، 15 در صد از سرعت اینترنت شما بیشتر است.» در جواب باید گفت: هر وقت آن حلزون شفای کامل پیدا کرد و موفق شد به سرعت بدود و پرواز کند، سرعت اینترنت ما هم درست خواهد شد که امید داریم با تدبیری در صد روز آینده، این اتفاق بیفتد. در پایان، ضمن اعلام حمایت همه جانبه از اقدامات فعلی و بعدی جناب وزیر، از حضور ایشان با توجه به سابقه فعالیتهای سیاسی شان در حد بین المللی و جهانی تقاضامندم که جهانگرد محبوب مارا به کشورهای دوست و همسایه و بخصوص اعضای پنج به اضافه یک برای سپردن کارهای کلیدی شان در آی تی توصیه کند؛ بلکه بتوانیم در سطح جهانی، سیاستی همگون و یکپارچه بوجود آوریم و نه تنها جهانگرد ما جهانگیر شود؛ بلکه گامیموثر و عملی در راستای تحقق هدف مدیریت جهانی برداریم.
امیرحسین سعیدی نائینی