03/09/1403  
 
۱۳۹۱/۰۵/۲۲ ۱۱:۴۸
طبقه بندی:
  • اخبار رسانه ها
  • فضای کسب و کار
چچ
نوسان ارز و توان صنف

نوسان ارز و توان صنف

گلمر بحری- روزگار ما این روزها بر پایه رای شیر یا خط یک سکه می‌گذرد. هر صبح که بیدار می‌شویم ثانیه شماری می‌کنیم تا نرخ ارز اعلام شود و رای سکه مشخص! تغییرات هر ساعته دلار و ارز روزانه ضررهای بزرگ و گاه جبران‌ناپذیری را به بازار ICT تحمیل می‌کند که به راحتی می‌تواند هر روزی یکی از ما را چنان زمین بزند که توان بلند شدنی باقی نماند.

به خاطر دارم زمانی که در کمال ناباوری در سال 90 نرخ ارز جهش بزرگی کرد، بازار برای مدت طولانی خوابید. خرید نمی‌کردیم، فروش نمی‌کردیم، اخبار را از نزدیک دنبال می‌کردیم و امید داشتیم اوضاع به زودی بهتر شود. از آن روز تا به حال بارها و بارها این بلا بر سر ما نازل شده است.
ای کاش فقط تغییرات ناگهانی دلار بود. نرخ مرجع تغییر کرد، تحریم‌ها به بانک‌ها کشید، واردات به هفت خوان رستم تبدیل شد، استاندارد جای خوان هشتم را گرفت. هزار و یک بلای دیگر هم سرمان آمد. اما ما دیگر بی‌حس شده‌ایم! اخبار جدید را می‌شنویم و فقط سری تکان می‌دهیم، بی‌آنکه این خبرها دل‌مان را امیدوار و روشن کند.
بی‌ثباتی ارز از یک طرف و روال طولانی و بی پایان ترخیص و استاندارد از طرف دیگر، دار و ندار شرکت‌های‌مان را به خطر می‌اندازد و دولت که مشتری اصلی همین کالاهایی است که ما با این عذاب فراهم می‌کنیم، در یک سال گذشته هر روز وعده‌ای داده و فردا خلف وعده کرده است.
بدبختی‌مان هم فقط تغییر هر روز و ساعت دلار و بلاتکلیفی در بازار نیست که! هر دم از این باغ بری می‌رسد. دریافت مطالبات از مشتریان عموما هم دولتی، خود مشکلی است به بزرگی مشکل نرخ ارز. به خصوص در حرفه ما که به واسطه تعهد نصب و راه‌اندازی و خدمات خبر چندانی از پیش پرداخت و تسویه در زمان تحویل کالا نیست. از روزی که به مشتری اعلام قیمت می‌کنی تا روزی که به پولت می‌رسی، گاهی ماه‌ها فاصله است و در این مدت نرخ ارز همه سود پروژه را قطعا بلعیده. چه بسا بیشتر هم!
حالا این ضرر و زیان‌ها عادی شده، هر روز و هر ماه هست و ما پذیرفته‌ایم که باشد! مگر بازار ICT چقدر سود دارد؟ حاشیه سود بسیار جزیی این بازار توان ریسک و حرکت رو به جلو را گرفته. رمقی باقی نمانده. حالا با افتخار با اعداد  چند صد میلیونی ضرر سال گذشته خود به هم فخر می‌فروشیم. این هم معیار جدیدی است برای حضور در بازار!
چیزی که نمی‌دانم این است که چقدر بازار کشش این فشارها را دارد و تا کجا قرار است تحمل کنیم و طاقت بیاوریم و هر روز هم یک فشار جدید به این فشارها اضافه کنند و ما هم دست روی دست بگذاریم؟
منبع:
آدرس کوتاه شده: