این استاندارد به منظور کمک به مهندسین کنترل کیفیت جهت ارزیابی کیفیت چاپ سیستم¬های تصویری اداری طراحی شده است.
در سیستم¬های تصویری سنتی ( مانند چاپ جوهر بر کاغذ) به روش مقایسه¬ای، یک تصویر را با نسخه اصلی آن مقابله و ارزیابی را انجام می¬دهند. در بسیاری از سیستم¬های تصویربرداری الکترونیکی، تصویر به صورت دیجیتال در داخل سیستم ایجاد می¬شود، و دیگر تصویر چاپی اصلی وجود ندارد که از طریق روش متداول مقایسه¬ای، عمل ارزیابی انجام شود.
اغلب آن¬هایی که با سیستم تصویری الکترونیکی کار می¬کنند توسط کنترل فرآیند تصویربرداری از کیفیت خوب تصویر اطمینان حاصل می¬نمایند آن-ها با استفاده از تصویرهای هدف برای آزمون و تصاویر مرجع به ارزیابی عملکرد سیستم می¬پردازد.
اگر امکان کنترل کیفیت تصویر توسط کنترل فرآیند تصویربرداری وجود نداشته باشد و یا اگر تصویرهای هدف برای آزمون یا تصویر مرجعه وجود نداشته باشد، ما می¬توان به ارزیابی مستقیم ویژگی¬های خود تصویر تکیه کرد.
برای انجام ارزیابی¬های ذاتی کیفیت تصویر، باید ماهیت تصویر خروجی را بررسی کرد. یک تصویر، نوعی سازماندهی اطلاعات در صفحه (فضا) است. ما فرض می¬کنیم که سیگنال¬های تصویری با هدف ایجاد ارتباط و انتقال اطلاعات به کار گرفته می¬شوند. کیفیت خوب برای تصویر نیز به معنای مفهوم بودن و خوشایندی تصویر است.
هدف از تدوین این استاندارد گردآوری فهرستی از ویژگی¬های تصویری که با ادراک انسانی از کیفیت چاپ همبستگی داشته و توسعه روش¬های اندازه¬گیری چنین ویژگی¬هایی که بتواند به طور خودکار روی یک سیستم ساده انجام شود، می¬باشد.
خوانایی و ظاهر نصویر دارای چندین جنبه است:
• جزئیات به راحتی قابل آشکارسازی باشند.
• اجرا تصویر کاملاً از زمینه مجزا باشند.
• تصویر دارای حداقل عیوب فاحش باشد.
• سیستم تصویربرداری و وفاداری هندسی خوبی برخوردار باشد.
البته تمام عوامل فوق نمی¬توانند از طریق ویژگی¬های کیفی، کمی و ذاتی تصویر ارزیابی شوند. بیشتر این عوامل نیز دارای مؤلف¬های روحی- روانی یا فرهنگی- عادی زیادی هستند که ارزیابی آن¬ها مشکل به نظر می¬رسد.
بدین ترتیب که یک تصویر چاپی که با کاهش نور زیاد یا از بین رفتن تمرکز بدست آمده باشد باز ممکن است هنوز دارای کیفیت لبه عالی (و بطور کلی بدون عیوب فاحش، راه راه بودن نوفه و غیره) باشد ولی در عین حال ناخوانا تلقی شود. این گونه اتفاقات اصولاً به دلیل تباین بالای فرآیند که از ویژگی¬های اکثر فرآیندهای پرتو نگاری است حادث می¬شود. بدین ترتیب فرآیند می¬تواند لبه¬های کاملاً تیز و واضحی را علیرغم کاهش تفکیک¬پذیری ایجاد نماید. بدون یک هدف برای میزان تفکیک پذیری، توسعه¬ی افت تفکیک¬پذیری و بنابراین خوانایی، ممکن است مفهوم نداشته باشد.
هدف از این استاندارد ارائه مجموعه ویژگی¬های قابل اندازه¬گیری عینی که نوعی همبستگی را در رابطه با کیفیت درک شده (عینی) برای ناظر انسانی در یک فاصله مشاهده استاندارد تأمین نماید، می¬باشد. این استاندارد به کاربر موارد چاپ اجازه می¬دهد که نمونه¬ها را به گروه-های مختلفی از عالی تا رده¬بندی نماید.
ویژگی¬ها و روش¬های ارزیابی آن¬ها مبنی بر چندین فرضیه بشرح زیر است:
• هر تصویری سعی در ایجاد ارتباط و انتقال اطلاعات دارد.
• بین اجزای قابل شناسایی تصویر یکنواختی وجود دارد.
• تصاویر نویسه¬ها، نمادها و اجزا اشکال معین هستند ( یعنی انتظار می¬رود وقتی دارای چندین شکل هستند، به صورت یکسان ارائه شوند.)
• نمونه¬های با عیوب فاحش غربال شده باشند.
این استاندارد در مورد تصاویر متنی، گرافیکی (شکلی) و سایر تصاویر اشیاء با دو سطح تک رنگ( نوعاً تصویر سیاه بر روی کاغذ سفید) کاربرد دارد. این استاندارد نیم فام یا تصاویر با سطوح خاکستری اسمی بیشتر، تصاویر فام پیوسته، تصاویر رنگی و نظیر ث می¬گیرد.
اندازه¬گیری کیفیت تصویر می¬تواند به صورت مراحل تشخیصی ( با تفکیک-پذیری بالا) و مقایسه عینی ( با تفکیک¬پذیر پایین) در نظر گرفته شود.
اندازه¬گیری¬های تشخیص نوعاً از اهداف آزمون دقیق استفاده می¬نمایند و در بیشتر کارهای مهندسی، کلیدی به شمار می¬آیند.فرآیند اخیر به واسطه تباین به پدیده¬ی قابل رویت با چشم غیر مسلح محدود شده و الگو¬های آزمون را مجاز نمی¬دارد.
خط مشی انتخاب معیارهای ساده و مؤثر به جای سعی در اثبات اینکه روش به کار گرفته شده، دقیق¬ترین است، انتخاب شده است. حال چگونه
عملاً این استاندارد اجرا خواهد شد؟ در پاسخ باید گفت که ارزیابی کامل دارای سه جز می¬باشد:
• قطعه تصویر بردار
• نرم¬افزار ارزیابی
• استانداردهای کیفیت با کاربرد خاص و طرح نمونه برداری.
کاربر نهایی ممکن است در نظر داشته باشد تمام این اجزا را خودش پیاده سازی نماید یا ممکن است بخواهد یک یا چند جزء را از تأمین کننده تجاری تهیه نماید.
هر دستگاهی که قابلیت جمع¬آوری داده¬های مناسب این اندازه¬گیری را داشته باشد به عنوان یک ابزار با کارکرد پیچیده تلقی می¬شود. بجای سعی بر روشن نمودن روابط بین وظائف این دستگاه¬های، تصاویر مرجع و مقادیر هدفی برای آن¬ها تعریف شده است. اگر این مقادیر اهداف به کمک ابزار بدست آید، کالیبراسیون در سطح قابل قبول تلقی می¬شود.
در این استاندارد سعی بر ارائه زمینه¬های جدید در علم تصویر و پردازش آن نیست، بلکه سعی بر آن است که در مورد کمیت¬های کیفی و بر اساس تصویربرداری راه معقول و عملی ارتباط بین تأمین کنندگان و مصرف کنندگان ایجاد شود.