Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
آقای قمی بفرمایید شما به طور کلی چند سال دبیر سازمان نظام صنفی رایانهای بودید؟
از سال 89 دبیر بودم یعنی بیشتر از سه سال.
در واقع شما مستمرترین دبیر سازمان بودید؟
بله. صندلی دبیرکلی دچار طلسم شده بود. مدتی آقای ثروتی، بعد آقای صادق زاده و خانم داننده که هریک به دلایلی از سمت خود کنارهگیری کردند.
برگردیم به چند سال پیش، همواره بحث بر سر این بود که پست دبیرکلی سازمان با توجه به جایگاه ریاست و هیات رییسه مناسب نیست و دبیر قدرت لازم برای تصمیمگیری را ندارد، نظر شما چیست و به طور کلی بفرمایید دبیرکل در سازمان چه جایگاهی دارد؟
منظورتان را متوجه شدم. من دو سال قبل از دبیری در فضای نایب رییسی کار کردم و آقای رحمتی دستم را برای کار باز گذاشته بود و هیچگاه مانع تراشی نمیکرد. ارتباط متقابلی بین ما وجود داشت و بسیار کم اتفاق میافتاد که احساس کنم اختلاف جدی داریم. این روند در دوران دبیریام نیز ادامه پیدا کرد. در عین حال حس من این است که در سازمان جای کار بسیار زیاد است که میتوانی هرگوشهای از کار را بگیری و حرکتی مثبت انجام دهی.
کلا در سه سالی که شما دبیرکل بودید دامنه عملکردتان تا کجا بود؟
در هر سه رییس کاملا متفاوت بود.
دقیقا میخواهم به همین جا برسم که فعالیت شما چقدر براساس تعامل صورت میگرفت و چه مقدار وظایف سازمانی مشخص شده بود؟
دبیر در وظایف سازمانی خود یکسری اختیارات برای اداره دبیرخانه دارد و یک بخشی را خود رییس تفویض اختیار میکند. اما من هیچگاه در دامنه کار خودم محدودیت اختیار نداشتم.
در واقع توضیح دهید که برای دبیرکلهایی که پس از شما میآیند وظایف و اختیارات موثقتری تعریف شده است یا خیر؟ یعنی شما یکسری وظایف را نهادینه کردهاید یا دبیرهای بعدی هم باید براساس خصوصیات اخلاقی و روش تعامل با روسا سنگر خود را حفظ کنند؟
یکسری از کارها در حوزه ریاست قابل انجام نیست و در عین حال سطح انتظار از دبیرخانه نیز بالا رفته و ساختار دبیرخانه شکل گرفته است. به طور مثال کمیسیون کشوری نداشتیم اما اکنون نه قوی اما داریم. اکنون سازمان دارای بدنه کارشناسی هم هست.
رییس در صورتی در کار دبیر دخالت میکند که اعتماد کافی نداشته باشد و بدنه کارشناسی کافی نیز وجود نداشته باشد.این اتفاق خواهد افتاد که دبیرکل سازمان مدیر اجرایی مجموعه باشد و جزو وظایفش است که انتخابات آینده سازمان را برگزار کند.
راجع به اصول گفتید و اینکه هنگام سازش با دولت منافع صنف لحاظ شود. یکی از اتفاقات اخیر که سودی هم در بر نداشت مربوط به نمایشگاه الکامپ بود که سازش با دولت نشان میدهد نظر آقای آیت اللهی با شما متفاوت است؟
سازمان همواره در خصوص مشکلات ناشی از برگزاری الکامپ مخالفت و گاهی قهر خود را اعلام میکرد، اما در روند برگزاری الکامپ تغییری ایجاد نمیشد و افرادی که میخواستند شرکت میکردند. بنابراین اگر قهر کارساز بود مجددا به عنوان یک استراتژی انتخاب میکردیم. اما در خصوص سازش پشت پرده اصلا اینگونه نبود به گونهای که در جلسات آخر با مجری نمایشگاه به برخورد فیزیکی نیز رسیدیم که من جلسات بعدی را نرفتم. آنها کار خود را میکردند. تا جایی که آقایان حکیم جوادی و مفتح نیز دور زده شدند.
بنابراین ما پذیرفتیم نمایندهای از جانب سازمان در شورای سیاستگذاری حضور داشته باشد تا حداقل اتفاقات را ثبت کنیم.
اینگونه به نظر میرسد که با وجود حضور نماینده در شورای سیاستگذاری بازدهی لازم را نداشتید؟
بله. من هم با شما هم عقیدهام بهرهوری و بازدهی نداشت و آقای آیت اللهی نیز این را میدانست.
بنابراین ورود سازمان به شورای سیاستگذاری الکامپ به دلیل کسب سود بود؟
به نظر من اینگونه نبود. از روز اول روشن بود که پول زمانی به دست سازمان خواهد رسید که هیچ فایدهای ندارد. حتی الکامپ زمان رحمتی نیز پولی عاید سازمان نشد و سازمان مجبور شد برای آبرو داری بعضی از درآمدهای خود را خرج کند.
سازمان مکاتبات زیادی در این راستا کرد که خود من نوشتم. روی مدیریت، نحوه برگزاری و شناسایی تخلفات الکامپ کار کردیم و از صاحب نظران زیادی مشورت گرفتیم اما نمیشود این موضوعات را داد زد.
آقای رحمتی در مصاحبه اخیر خود با فناوران به صراحت گفت یکی از اشتباهاتش این بوده که مسایل را رسانهای نکرده است، گویا شما نیز این اشتباه را مرتکب شدهاید. حال بفرمایید آیا به اقدامات خود در خصوص الکامپ نمره مثبت میدهید؟
به اقدامات صورت گرفته نمره منفی نمیدهم، هرچند کار عجیبی نکردهایم که از آن به افتخار نام ببرم. ولی قطعا کاری را که در آن موقعیت میتوانستیم انجام دهیم را انجام دادیم. چند سال است که سازمان در مورد الکامپ نقادانه عمل میکند و کسانی که باید بشنوند خوب هم شنیدهاند. در الکامپ نوزدهم نیز به دلیل شرایط خاص و روی کار آمدن دولت جدید و شخص آقای جهانگرد تغییر رویکرد دادیم. من معتقدم سازمان بیش از اندازه انرژی خود را برای الکامپ تلف میکند.
زمانی مطرح شد که سازمان نظام صنفی رایانهای نمایشگاه برگزار کند، چرا این اتفاق نیفتاد؟
همیشه یکی از معضلات سازمان عدم انسجام بوده است. دولت ها کم و بیش از این بیانسجامی صنف خوش شان میآید و نهادهای صنفی را گماشته میخواهند.
نبود انسجام صنفی در نصب صندوق مکانیزه فروش خود را بیشتر نشان داد. من در این خصوص بحث زیادی دارم. تفاهمنامه سازمان برخلاف منافع صنف نبود و به دلیل متحد نبودن روندی که سازمان میخواست اجرا کند اتفاق نیفتاد و حالا توسط دیگران این کار اجرایی میشود.
نگرانی این بود که کار در انحصار افرادی خاص نباشد و سازمان تمام تلاش خود را در این زمینه انجام داد.
25 گروه اعلام آمادگی کردند و این میتوانست اشتغالزایی ایجاد کند و فرصت بسیار خوبی برای صنف باشد. متاسفانه هنوز به بلوغ صنفی لازم نرسیدهایم.
در مورد نمایشگاه تخصصی نیز کارهای اولیه را انجام دادیم ولی وقتی موضوعات تبدیل به گوشت قربانی میشود سازمان باید چه کند خودش با اعضای خود وارد رقابت شود. سر الکامپ چه حرفهایی که مطرح شد و من خودم اصرار داشتم که سازمان وارد گود رقابت نشود.
در هر صورت فشار بسیار زیادی را تحمل کردم و شنیدهام که میگویند رفته تجدید قوا کند و بازگردد. واقعا اینگونه نیست اگر احساس کنم باید بیایم دوباره به سازمان بازمیگردم با کسی رودربایستی ندارم. اما ترجیح میدهم برنگردم زیرا کار سازمان عشقی است و با کار عشقی نمیتوان زندگی کرد.
اکنون هم افراد فهیمی در صنف داریم که حواسشان جمع است و مطبوعات نیز کوچکترین مسایل را گزارش میدهند بنابراین کسی نمیتواند در سازمان بهره شخصی ببرد و قدمی برای خود بردارد.
البته گفته میشود مانند مربی تیم ملی که از تیم نوجوانان شروع میکند شما نیز از نایب رییسی شروع کردهاید، دبیری و دبیرکلی و بالاخره ریاست مانده که تجربه نکردهاید؟
(خنده) من این ریاست را نکردم اما دیدم دست مردم. آقای سعیدی، رحمتی و آیت اللهی سختی کار زیادی را تحمل کردند زیرا نه ابزار قانونی داریم نه دامنه اختیارات قوی و فقط صنف هست و توقعاتش.
آقای قمی چند اقدام مهمی که در این مدت یکی دوسال انجام دادهاید و از افتخارهایتان به شمار میآید را نام ببرید؟
یکی از این اقدامات توسعه کمی سازمان بود. رسیدن به 28 استان کار آسانی نبود و اکنون فقط تاسیس نصرهای اردبیل، بوشهر و کهکیلویه مانده است.
جا انداختن بحث مشاوران و تاکید آقای جهانگرد بر استفاده از مشاوران IT سازمان بحث دیگری است. اما مورد بعدی آغاز BUT بود، اصلاح قانون نظام صنفی، تعاملات بینالمللی و اکو که ممکن است برخی از این اقدامات را سریع جواب نگیری اما شکل و شمایل گرفته است.
در واقع میتوان گفت اگر هیچ کاری نکردهایم مانع بلوغ سازمان نیز نشدهایم. آفت فردگرایی و شخصیتگرایی برای سازمان تهدیدی جدی بود که این اتفاق خوشبختانه نیفتاد.
چه اشتباهاتی کردید که اگر برگردید آن را تکرار نخواهید کرد؟
اعتقاد شخصی من این است که به همه حرفهای دولت نمیتوان اعتماد کرد. زمان برگزاری نمایشگاه الکامپ آقای مفتح به ما قولهایی دادند که نتوانستند به تعهدات شان عمل کنند. در ضمن در هسته بیرونی خیلی باید وی انسجام داخلی کار میکردیم. روی تامین منابع مالی از خودم راضی نیستم. سازمان از نظر تامین منابع مالی باید احساس آسودگی کند قانون فعلی برای سطح عظیم درخواستها کفایت نمیکند.
یک مورد دیگر اینکه در خیلی از مسایل منفعل از اتفاقات بودیم. اینها را به عنوان اشکالات شخصی خودم میگویم.
آقای قمی شما با سه رییس کار کردهاید، با کدام راحت تر بودهاید؟
جواب نمیدهم.
اگر برگردید به سازمان در هر سطحی که باشید الویتتان در اداره سازمان چیست؟
اول اصلاح قانون و دوم ساختار سازمان را ساختن است به هر که این دوره انتخاب شود این را پیشنهاد خواهم داد.
سپس تامین منابع مالی سازمان. ما نمیتوانیم امیدوار باشیم که از جایی به سازمان کمکی برسد وارد کسب و کار نیز نمیتوانیم بشویم.
قطعا با توجه به سابقهای که دارید به راهکارها فکر کردهاید. چه راهکاری را در خصوص تامین مالی منابع سازمان پیشنهاد میکنید؟
الویت سازمان حق عضویت اعضاست. ما هیچ همیاری و کمکی را قبول نکردیم حتی پول ADSL را نیز پرداخت کردهایم.
حق عضویت کفایت میکند؟
بله اگر مکانیزمی برای آن گذاشته شود حتما کفایت میکند. قانون در این رابطه باید اصلاح شود.