04/09/1403  
 
۱۳۹۱/۰۳/۱۰ ۰۹:۱۶
طبقه بندی: اخبار رسانه ها
چچ
موانع توسعه خدمات باندوسیع

موانع توسعه خدمات باندوسیع

گرچه حدود هشت سال از ایجاد اولین خط DSL و اعطای پروانه ارایه خدمات انتقال داده‌ها (PAP) می‌گذرد، اما ضریب نفوذ ارتباطات باندوسیع کشور تا پایان سال 2011 تنها دو درصد بوده است.

البته نتایج نظرسنجی‌های داخلی نشان می‌دهد که علاقه مردم در ایران به سرویس‌های اینترنتی بسیار بالاست و در نتیجه ضرورت توسعه باندوسیع در کشور بیش از پیش برجسته و مهم می‌شود. از طرف دیگر، امروزه توسعه باندوسیع در اکثر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه به عنوان یکی از مهم‌ترین زیربناهای رشد خدمات ارزش افزوده الکترونیکی و ارتباطی در همه بخش‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور معرفی و تاکید شده است. از این رو، در ششم خرداد سال‌جاری، نشست هم‌اندیشی «بررسی راهکارها و موانع توسعه خدمات باندوسیع در کشور» با حضور تنی چند از مسوولان و مدیران ارشد شرکت‌های ارایه‌دهنده خدمات باندوسیع ثابت برگزار شد. در این نشست صیدی، رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات شرکت مخابرات ایران بیان کرد: مطالعات ما نشان می‌دهد کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و چند کشور همسایه نظیر ترکیه از سال 2000، توسعه باندوسیع را به صورت جدی شروع کرد‌ه‌اند. البته ایران نیز حدود سال 2003، فعالیت در این حوزه را با تدوین آیین‌نامه‌های مربوطه و اعطای مجوز آغاز کرد. با این حال او نیز بر این باور است که موضوع اصلی در این است که متاسفانه برعکس روند مناطق توسعه‌یافته و در حال توسعه، پیش رفته‌ایم. کشورهای در حال توسعه، اپراتورهای غالب را از ارایه خدمات باندوسیع منع نکردند، در حالی که منع ورود اپراتور غالب به این حوزه، فقط در کشورمان رخ داده است. البته رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات شرکت مخابرات ایران رویکرد کشور در حوزه تلفن همراه را مشابه کشورهای دیگر دانسته و معتقد است اپراتور غالب توانست در حوزه تلفن همراه ورود پیدا کند و در نتیجه، از نظر کمی و کیفی رشد قابل توجهی را تجربه کردیم. در مقابل خادمی مسوول کمیسیون اینترنت نظام صنفی بیان می‌کند از نقطه نظر رگولاتوری نیز باید بدانیم که بسیاری از کشورها پس از ما صاحب رگولاتوری شده‌اند. البته در رگولاتوری ما نیز، باید نگاه فرابخشی حاکم شود و از سوی دیگر قدرت رگولاتوری نیز افزایش یابد. او با اشاره به نقاط ضعف رگولاتوری کشور به تعرفه‌های خدماتی در ایران و دیگر کشورها پرداخته و می‌گوید: به طور مثال، قیمت یک STM1 از حدود 12 هزار دلار در چند سال پیش به حدود چهار هزاردلار در حال حاضر کاهش یافته است، این در حالی است که اصلا تغییری در تعرفه‌ها صورت نگرفته است. کریمی نیز هزینه انتقال را غیرمنطقی می‌داند و بر این باور است که در حوزه انتقال دیتا، قیمت‌ها خیلی غیرمنطقی است و هزینه ارسال یک بسته اطلاعات در بین استان‌ها حتی با هزینه یک‌بار انتقال دورِ کره زمین برابری می‌کند. این موضوع از دلایل بالا بودن تعرفه خدمات DSL محسوب می‌شود. اصفهانی، مدیرعامل شرکت ارتباطات مبین‌نت نیز بر این عقیده است اگر مشخص شود که باندوسیع یک نیاز جامعه است، آنگاه که با عزمی ملی می‌توانیم همه مشکلات آن را حل کنیم. بنا بر اظهارات او نگاه‌ها در سیاستگذاری فناوری‌محور بوده و این در حالی است که باید سرویس‌محور باشد. به طور مثال به اپراتور، پروانه WiMAX می‌دهند. این در حالی است که با توجه به افول این فناوری، تولید تجهیزات آن تا چند سال آینده متوقف خواهد شد و این به آن معناست که اگر در پروانه فعالیت تجدید نظر نشود، اپراتورهای وایمکس از بین خواهند رفت. نکته قابل توجه در این میان اظهارات مسوولان دولتی است که پایه‌های سیاستگذاری در این حوزه را اشتباه می‌دانند. پوررنگ‌نیا، عضو هیات مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت می‌گوید: ما تقریبا در بحث پهنای باند بین‌الملل مشکلی نداریم ولی مشکل اصلی را می‌توان در گسترش پهنای باند داخلی دانست اما متاسفانه از ابتدا سیاستگذاری مناسبی در نظر گرفته نشده و کل سیم مسی را در اختیار شرکت مخابرات قرار داده‌ایم و ایراد اصلی اینجاست. شاهی، معاون بهره‌برداری و مدیریت شبکه شرکت ارتباطات زیرساخت نیز معتقد است نحوه نگاه به بحث دیتا نگاه درستی نیست. یکی از آفت‌هایی که در این زمینه وجود دارد این است که بازیگرانی که به این بحث ورود پیدا می‌کنند، بیشتر به دنبال منافع مالی آن هستند و همین که فعالیت آنها به سوددهی زودهنگام برسد آنان را قانع می‌کند. با این حال در توسعه باندوسیع نباید به یک موضوع بیشتر و به یک موضوع کمتر پرداخت. بنا بر اظهارات گوران، همه بخش‌های زنجیره ارزش در یک اولویت قرار دارند و باید به توسعه باندوسیع در کنار ارایه‌دهنده سرویس و در کنار ارایه‌دهنده محتوا و به صورت یکجا با هم نگاه کرد و همه را به صورت موازی هم پیش برد. گرچه در این میان انحصار، عامل عدم توسعه باندوسیع در کشور است اما تاجمیری، نیز بر این باور است که مبنای کل اختلافات بین PAPها و مخابرات منابعی بوده است که به صورت انحصاری در اختیار مخابرات قرار دارد و این شرکت مالک اصلی آن به شمار می‌رود و این امر را می‌توان یکی از عوامل عدم توسعه باندوسیع در ایران تلقی کرد. از سوی دیگر PAPها به جز تجهیزات DSLAM و router، نمی‌توانند تجهیزات دیگری را برای ارایه خدمات، وارد مراکز مخابراتی کنند و عملا نمی‌توانند وارد بازار ارایه IPTV شوند.
* سمیه تاجیک-گروه تحلیلی طیف

منبع:
آدرس کوتاه شده: