با داغتر شدن موضوع وارد شدن اپراتور چهارم به بازار ارتباطات و فناوری اطلاعات، تحلیلها و سخنان زیادی در این خصوص مطرح میشود.
اگر به سخنان مسوولان در مورد ورود اپراتور چهارم توجه کنیم یکی از اهدافی که از آن به عنوان مزیت ورود این بازیگر جدید به بازار ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور مطرح میشود، افزایش رقابت در بازار باند وسیع است زیرا ظاهرا قرار است این اپراتور به ایجاد شبکهای بپردازد، که علاوه بر زیرساخت موجود فیبر نوری شرکت مخابرات، خدمات را ارایه کند. (البته این تنها بخشی از خدماتی است که مسوولان برای اجرایی شدن اپراتور چهارم در نظر گرفتهاند.) این مساله از دو جنبه قابل بررسی است: اول اینکه آیا ایجاد شبکهای جدید در کنار شبکه فعلی که تا حدی گسترش یافته، استراتژی توسعهای مناسبی است؟ اما مساله دیگری که در اینجا قصد پرداختن به آن را داریم این است که آیا واقعا با ایجاد چنین شبکهای هدف عالیه ما از افزایش رقابت در بازار باند وسیع محقق خواهد شد؟ توجه به فعالیتهای اپراتورهای مخابراتی در بازارهای توسعهیافته و موجهای جدید رقابت بین بازیگران در این بازارها، تا حدی ما را در این مساله یاری میکند. به این معنا که با تنوع یافتن بازیگران ارایهدهنده خدمات در حوزه مخابرات، رقابت در ارایه خدمات شدیدتر شده است. به خصوص تازهواردان در این بازار که از حوزههای دیگر مانند محتوا وارد بازار مخابرات شدهاند، تهدیداتی را برای اپراتورهای مخابراتی ایجاد کردهاند زیرا این تازهواردان، به جای صرف هزینه و ایجاد زیرساختهای مخابراتی، از بستر مخابراتی مربوط به اپراتورها درآمدزایی میکنند. از این رو اپراتورها به این فکر افتادهاند که سرمایهگذاریهای خود را هوشمندانهتر انجام داده و به بستری برای درآمدزایی سایرین تبدیل نشوند بلکه خودشان از سرمایهگذاریها حداکثر استفاده را کنند. به عبارت دیگر از اینکه به یک Bit Pipe تبدیل شوند جلوگیری کنند. بنابراین در آینده بازارهای مخابراتی، رقابت روی ارایه خدمات بهتر معطوف است نه ارایه زیرساخت. اگر این مساله را بر آینده فضایی که با ورود اپراتور چهارم به بازار باند وسیع در نظر گرفته شده است مطابقت دهیم، به چند نکته حایز اهمیت میرسیم. بازیگرانی قدرت حضور در کنسرسیوم اپراتور چهارم را دارند که از توانمندیهای مالی خوبی برخوردار باشند. همچنین با توجه به مناسب بودن زیرساخت فیبر برای ارایه خدمات و محتواهای مختلف، ورود بازیگران محتوایی به این کنسرسیوم نیز دور از ذهن نیست. پس با بازیگری روبهرو خواهیم بود که هم زیرساخت و هم محتوا را در اختیار خواهد داشت. اما با شروع به فعالیت این کنسرسیوم، عملا سایر اپراتورها و تامینکنندگان خدمات فعلی که برروی سایر بسترهای باند وسیع ثابت مانند DSL Wimax و... فعالیت میکنند، چه حرفی برای گفتن در مقابل این اپراتور دارند؟ رقابت هنگامی معنا پیدا میکند که توانمندیها و قابلیتها تا حدی به یکدیگر شبیه باشد. مهمتر از آن توجه به این نکته است که رقابتها در بازارهای جهانی دیگر رقابت زیرساخت و تکنولوژیمحور نیست، رقابت اصلی را میتوان در تنوع و نوآوری در خدمات و محتوا یافت. با ورود احتمالی بازیگران محتوایی و مشارکت آنها در کنسرسیوم اپراتور چهارم ممکن است به جای ایجاد رقابت مورد نظر، علاوه بر سوابق انحصاری در بستر شبکه، انحصاری جدید در محتوا را نیز شکل دهیم. البته در صورتی که شرکت مخابرات به عنوان رقیب جدی برای اپراتور چهارم (بنا به گفته مسوولان ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور) به توسعه شبکه فیبر خود بپردازد، چالش انحصار در بستر تا حد زیادی برطرف خواهد شد. اما اگر برنامه محتوایی که دولت را بر آن داشته تا فیبر را به در منازل برساند انحصارا در اختیار اپراتور چهارم قرار گیرد و شرایط لازم برای مشارکت سایر بازیگران برای بهرهگیری از فرصت ایجادشده فراهم نشود، عملا رقابتی وجود نخواهد داشت و انحصار در محتوا و سرویس هم چالشزا خواهد بود. به عبارتی دیگر فعالیت سایر بازیگران در حد درخواستهای موجود در بازار فعلی ایشان خواهند ماند. بنابراین به نظر لازم است تا از ابتدا برنامههای محتوایی دولت در این خصوص برای همگان (بازیگران فعلی و بازیگر جدید) شفاف شود تا بخش خصوصی هم به موازات اپراتور چهارم بتواند آمادگی رقابت را در خود ایجاد کند. در این صورت خواهد بود که رقابت مدنظر بین بازیگران ایجاد شده و نهایتا منجر به ارایه خدمات بهتر به کاربران میشود. * فاطمه معدنی-گروه تحلیلی طیف