هفدهمین دوره نمایشگاه بینالمللی الکامپ در شرایطی از جمعه 18 آذر ماه شروع به کار کرد که نکات بسیاری در ارتباط با آن محل اندیشه و تحلیل هستند که تیتروار به چند مورد از این مجهولات اشاره میشود:
رضا دانش-یک- آیا الکامپ به راستی نمایشگاهی بینالمللی است؟کدام کشورها مستقیما در این نمایشگاه شرکت کرده و آخرین محصولات و سرویسهای خود را ارایه کردهاند؟ آیا صرف حضور چند کشور بسیار انگشت شمار آن هم در قالب نمایندگان با واسط و بی واسط محلی معیار بینالمللی بودن است؟نمایشگاهی که تاریخ شروع آن 9 دسامبر یعنی 22 روز مانده به پایان سال میلادی است اساسا میتواند بینالمللی باشد؟ تاریخ برگزاری این نمایشگاه دقیقا مصادف است با حجم کار سنگین پایان سال شرکتهای خارجی. وقتی در اولین مولفه یعنی زمان مناسب برای نمایشگاه بینالمللی کج سلیقگی میکنیم نباید هم انتظار حضور پررنگ شرکتهای خارجی را داشته باشیم.دو- موضوع منحصربهفرد غرفههای ارزی و ریالی عملا قاعدهای است که حضور شرکتهای خارجی و حتی نمایندگان آنها را کمرنگتر میکند. اینکه شرکتی در شرایط سخت تحریم بتواند محصولات و خدمات یک شرکت خارجی را در کشور ارایه کند آیا اقدامی پسندیده است یا ناپسند؟ اگر پسندیده است چرا به جای تشویق، هزینههای بیشتری را برای غرفههای این شرکتها تحت عنوان ارزی مطرح میکنند؟ اگر این کار با هدف حمایت از صنایع داخلی است که سوال اینجاست آیا شرکتهای داخلی ما برای مثال در عرصه تولید زبانها و محیطهای برنامه نویسی، سیستمهای عامل، سیستمهای مدیریت پایگاه دادهها، سیستمهای مدیریت دانش، آنتی ویروس و فایروال، تجهیزات پیشرفته سخت افزار و شبکه نظیر سرورها، سیستمهای ذخیرهساز، سوییچهای پیشرفته حرفی برای گفتن دارند که حضور دیگران را با این قواعد دست و پاگیر محدود میکنیم؟سه- الکامپ به عنوان بزرگترین نمایشگاه ایران در حوزه آی تی برنامه بلند مدت،میان مدت و کوتاه مدت دارد؟ اگر دارد این برنامهها کدامند و کدام نهاد آنها را وضع کرده است؟ چرا هر سال بر سر انتخاب مجری الکامپ بحث و جدل وجود دارد و همواره با قهر و تحریم نمایشگاه از سوی برخی شرکتها و سازمانها روبهرو هستیم؟ آیا بهتر نیست به جای قیاسهای مع الفارقی که بین الکامپ و جیتکس دوبی و بیلیشیم سبیت استانبول صورت میگیرد و رویا پروریهای بی مبنای مربوط به آن، کمی دقیقتر مطالعه کنیم که دیگران چگونه برنامه ریزی و اقدام کردهاند که هم اکنون در وضعیت فعلی هستند و نمایشگاه معروف ما در این سطح؟ آیا به نرخ برابری دلار با درهم در 17 سال اخیر و مقایسه نوسانات برابری دلار در مقابل ریال ایران توجه کردهایم؟ آیا بهتر نیست شرکت نمایشگاهها و وزارت بازرگانی که با صنایع هم ادغام شده به جای خط کشی ارزی و ریالی فروش غرفهها، در تعامل با نهادهای دیگر نظیر بانک مرکزی و وزارت بازرگانی فکری برای کنترل نوسانات وحشتناک ارز کنند؟ چهار- محتوای آنچه در نمایشگاه الکامپ ارایه میشود تا چه حد پاسخگوی نیازهای چه طیفی از کاربران است؟ واقعیت این است که خلاقیت و نوآوری در محصولات و خدمات شرکتها بسیار کمرنگ است و الکامپ به یک عادت سالانه تبدیل شده که عدهای میآیند و سرویسها و خدمات تا 90درصد تکراری را مشاهده میکنند و اقلام تبلیغاتی میگیرند و میروند. برای مثال واقعا در حوزه حسابداری مالی مگر چقدر تنوع مفهوم داریم که این همه سیستم حسابداری در حال ارایه است و همگی هم مدعی بهترین بودن یا اینکه یک آنتی ویروس به وسیله چندین شرکت ارایه میشود لذا یکی از عوامل کم رونق بودن الکامپ یکنواختی خدماتی است که از سوی اکثر غرفه داران ارایه میشود.در هر صورت امید است این نمایشگاه بتواند به رونق بازار صنعت فناوری اطلاعات کشور که روزهای پر رونقی را نمیگذراند کمک کند.