این اینترنت چیست که ما را در مواجه با آن اینچنین گرفتار تناقض میشویم؟
یا اینکه پدیده شیطانی قرن است و موجبات انحراف در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی و مذهبی را برای شهروندان فراهم میآورد و باید وزیر ارتباطات ایران به عنوان یکی از اعضاء کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ از محدود سازی محتوایی و فنی آن با هر انگیزهای دفاع کند.
قاعدتا اگر شما بهعنوان مخاطب به دنبال پاسخی منطقی برای سوال فوق باشید از طریق اظهارات وزیر به جواب روشنی نمیرسید. چراکه نمیتوان همزمان هم شیفته بود هم منزجر، هم عاشق بود هم متنفر. بخشی از اظهارت بیان شده درخصوص ضریب نفوذ اینترنت یا همانندسازی بسترهای شبکهای و زیرساختی ایران با کشورهای ترکیه و کره که بهصورت عینی و عملی وضعیت توسعه اینترنت و خدمات مبتنی بر آن با ایران قابل مقایسه نیست، نشان از شیفتگی به توسعه اینترنت و خدمات آن دارد که در مقابل با اظهاراتی همچون امالفساد بودن این پدیده، در تناقض کامل قرار میگیرد.
طبق استانداردهای مالوف توسعه هر پدیدهای از طریق محدود سازی آن پدیده نه تنها عملی نیست بلکه غیر ممکن است. اگرچه پدیدههایی که کارکردهای انسانی اجتماعی پیدا میکنند میتوانند وجه منفی گاه غیراخلاقی داشته باشند اما این به این معنا نیست که بتوان به دلیل وجوه منفی که قالبا در کارکرد های پدیدهها نهفته است از طریق محدودسازی و منع آن به نتیجه مطلوبی رسید جز اینکه پس از مدتی ما را در مواجهه با خود تبدیل به انسانی منتاقض میسازد که گاه عاشقیم، گاه فارغ.