سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران دومین دوره خود را به انتها رسانده است و در همین هفته انتخابات دور سوم برگزار خواهد شد. رئیس سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور طی یادداشتی در هفته نامه عصر ارتباط به ضرورت طرح اهداف واقع بینانه انتخاباتی اشاره و عنوان نمودند.
وی به دلایل عدیده تاکید بر اهداف اصلی تشکیل این سازمان در برهه زمانی حاضر ضروری دانستند از آن جمله :
• تنظیم‌گری مناسبات بخش خصوصی و دولت با رعایت استقلال این سازمان مردم‌نهاد
• حفاظت از حقوق حقه صنفی اعضا
• مشارکت موثر در ساماندهی بازار IT و توسعه آن
تحقق این اهداف از یک طرف تابع خواست، اراده و مشارکت اعضا و از سوی دیگر تحت تاثیر شرایط محیطی برون‌سازمانی قرار دارد و به طور طبیعی انگیزه و خواست اعضا نیز در مواردی تحت تاثیر واقعیت‌های اقتصادی محیط فراسازمانی است. در شرایط پیش‌بینی رشد اقتصادی 5/2 درصد برای سال جاری (کمتر از نیمی از اهداف برنامه‌ای) و تاثیرات منفی برخی تحریم‌ها و محدودیت‌های اعمال‌شده بایستی نسبت به طرح شعارها و اهداف انتخاباتی با حساسیت به مراتب بیشتری حرکت کرد. قطعا رعایت این حساسیت‌ها به معنی کم‌اثرسازی جوهر نقد مشفقانه و واقع‌بینانه نیست، بلکه تاکید بر رعایت تناسب بین سطح انتظارات با واقعیت‌های موجود است؛ به گونه‌ای که اهداف بلند که با سختی قابل وصول‌اند، ترسیم شده و سازوکار اجرایی آن تدقیق شود.
سازمان مردم‌نهاد نظام صنفی رایانه‌ای در تمام طول شش‌ساله حیات خود به لزوم رعایت ارکان دموکراسی اعتقاد داشته و دارد:
• هر عضو بتواند در چارچوب مقررات قانونی سازمان کاندیدا شود.
• انتخاب‌شوندگان در قبال اختیاراتی که دارند پاسخگو و مسوولیت‌پذیر باشند.
• چنانچه انتخاب‌شوندگان به مسوولیت خود عمل نکردند مورد پرسش و بازخواست قرارگیرند و در صورت لزوم کنار گذاشته شوند.
طرح برخی شعارهای انتخاباتی (گاه مبتنی بر حسن نیت ولی غیرواقع‌بینانه) مثل عدم نیاز به پرداخت حق عضویت اعضا به عنوان پیش‌نیاز داشتن حق رای در ظاهر بسیار دموکرات‌مآبانه است اما اینکه این سازمان به لحاظ مالی عمدتا به حق عضویت اعضا وابسته است و در صورت تحقق چنین طرحی چگونه می‌تواند ادامه حیات دهد، سوالی است که پاسخ مناسبی برای آن حداقل در کوتاه‌مدت وجود ندارد. از همین رو طرح پایین بودن احتمالی درصد مشارکت اعضای سازمان در انتخابات نیز مصداق مشابه دیگری است. در آخرین انتخابات اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران از چند ده هزار عضو اتاق صرفا حدود 18000 عضو در مقطع انتخابات دارای کارت بازرگانی (حق عضویت پرداخت کرده) بودند و از این تعداد 2400 عضو (حدود 13 درصد) در انتخابات مشارکت کردند، برای این سازمان که میزان مشارکت اعضای آن بسیار بالاتر از نرخ فوق است طرح این‌گونه موضوعات غیرمنصفانه و نیز غیرواقع‌بینانه است. البته به لحاظ منطقی همگان علاقه‌مندیم بالاترین ضریب مشارکت را داشته باشیم اما خود مساله فرهنگ مشارکت در انتخابات را به عنوان یک واقعیت موجود بایستی در نظر گرفت و از تحقق چنین خواسته‌ای به شیوه غیرمنطقی اجتناب کرد.
نکته آخر در تبیین شعارهای بدون پشتوانه انتخاباتی از اهداف منطقی و عملی، توجه به این مهم است که طرز تلقی و نگرش افراد کاندیدا (که یک شبه شکل نمی‌گیرد و محصول سال‌ها تجربه حضور در حرفه است) ملاک و منشاء فعالیت‌ها و رفتارهای آنان است. بنابراین نگرش پایبند به اهداف اصلی تشکیل سازمان و تعهد به تحقق آنها را بایستی از مجموعه سوابق کاندیداها استنتاج کرد و صرفا به رفتارهای چند هفته مبارزات انتخاباتی بسنده نکرد. امید است صنف فرهیخته فناوری اطلاعات با مشارکت موثر در انتخابات دور سوم تهران، ضمن تعمیق و تحکیم ریشه‌های این سازمان مردم‌نهاد نسبت به انتخاب کاندیداهای معتقد به اهداف متعالی فوق‌الاشاره فعالانه حضور یابند و منتخبان فعلی و اداره‌کنندگان سازمان نیز با حساسیت تمام فضای شفاف و بدون شبهه برگزاری انتخابات را تدارک ببینند و با متانت و دقت حرفه‌ای سکان هدایت صنف در استان تهران را به گروه منتخب بعدی تحویل دهند.
